زمان تقریبی مطالعه: 8 دقیقه
 

کودک ممیز





کودک ممیز در فقه دارای احکامی است. از نظر فقها مقصود از کودک ممیّز، کودکی است که معنی کلمات را به‌طور اجمال می‌فهمد و قادر است بعضی از امور را از بعضی دیگر تشخیص دهد، و توانایی دارد بعضی از تصرّفات را در اموال خود و دیگران انجام دهد.
برخی از فقیهان ابتدای مرحله تمییز را سن ده سالگی و برخی دیگر سن هفت یا هشت سالگی را ملاک قرار داده‌اند. از مجموع روایات وارده در این مورد، استفاده می‌شود تحقّق قوه‌ی ادراک بستگی به اشخاص و استعداد و ادراک آن‌ها دارد، یعنی اشخاصی که از ادراک و استعداد بالاتری برخوردارند زودتر ممیّز می‌شوند و هم‌چنین موارد آن مختلف است.


۱ - اهمیت شناخت کودک ممیّز



به اتفاق فقها، کودک غیرممیّز مشمول هیچ حکمی از احکام تکلیفی هرچند احکام مستحبّی، قرار نمی‌گیرد. زیرا توانایی قصد و تشخیص امور را ندارد و نمی‌تواند مفاهیم را درک نماید، ولی کودک ممیّز مشمول برخی از احکام اعمّ از احکام تکلیفی، استحبابی و حقوقی می‌شود.
به همین‌جهت موضوع شناخت کودک ممیّز در فقه از اهمیت خاصّی برخوردار است و از کلمات فقها در ابواب مختلف استفاده می‌شود.

۲ - تعریف کودک ممیّز



مقصود فقها از کودک ممیّز، کودکی است که معنی کلمات را به‌طور اجمال می‌فهمد و قادر است بعضی از امور را از بعضی دیگر تشخیص دهد، به این معنا که سود و زیان خود را می‌فهمد و معنای عقد و معامله را درک می‌کند و توانایی دارد بعضی از تصرّفات را در اموال خود و دیگران انجام دهد. دارای قصد و اراده است و کلام دیگران را متوجّه می‌شود و توانایی جواب به آن‌ها را دارد و نیز غیر این‌ها از اموری که شخص بالغ عاقل انجام می‌دهد.

۳ - آغاز مرحله تمییز



این‌که آغاز این مرحله از چه زمانی است، میان فقها اختلاف‌نظر وجود دارد. برخی از فقیهان در بعضی از مسائل فقهی ابتدای این مرحله را سن ده سالگی دانسته‌اند. برخی دیگر سن هفت یا هشت سالگی را ملاک قرار داده‌اند.
علّت اختلاف‌نظر در این مساله، روایاتی است که در تعیین سن کودک ممیّز، به‌جهت بیان بعضی ازاحکام مستحبّی از ائمّه معصومین (علیهم‌السّلام) صادر شده است. تعداد این‌گونه روایات زیاد است و در ابواب مختلف پراکنده است. در این مجال به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم:

۳.۱ - دیدگاه روایات


بعضی از روایات ابتدای مرحله‌ی تمیز در کودک را شش سالگی می‌داند، مانند این‌که در حدیث صحیح، محمد بن مسلم می‌گوید: از امام صادق یا امام باقر (علیهماالسلام) سؤال نمودم، چه زمانی باید کودک نماز بخواند؟ فرمودند: «اِذَا عَقَلَ الصَّلاةَ»، یعنی آن‌گاه که نماز را بفهمد. گفتم چه زمانی می‌فهمد؟ فرمودند: آن‌گاه که شش ساله شد.
برخی دیگر از روایات ابتدای این مرحله را بین سنین شش و هفت سالگی قرار داده است. مانند این‌که در حدیث صحیح دیگری از امام صادق (علیه‌السلام) سؤال شده است: چه زمان باید کودک را در انجام نماز مؤاخذه نمود؟ فرمودند: بین شش و هفت سالگی.
گروه سوّم روایات، این مرحله را بین هفت تا نه سالگی معرفی نموده است.
و گروه چهارم، آن را ده سالگی می‌داند. مثل این‌که از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده که فرمود: آن‌گاه که کودک ده ساله شود جایز است در یک سوم از اموال خودش وصیت نماید.
و در نهایت گروه پنجم از روایات، ملاک ممیّز بودن کودک را قدرت فهم مطالب و تشخیص امور قرار داده‌اند. از امام کاظم (علیه‌السلام) سؤال شده آیا کودکی که به حدّ بلوغ نرسیده است، اگر دارای زن باشد، می‌تواند زن خود را طلاق دهد و یا اموال خود را صدقه دهد؟ حضرت فرمودند: «اِذٰا طَلَّقَ لِلسُّنَه وَ وَضَعَ الصَّدَقَةَ فِی مَوضِعهَا و حَقِّهَا، فَلاَ بَاسَ، وَ هُوَجَائزٌ». اگر بر طبق سنّّت و مقرّرات فقه اسلام طلاق دهد و صدقه را در موردی که نیاز و سزاوار است مصرف نماید، بلا مانع و جایز است.

۴ - سن تحقّق قوه‌ تشخیص



از مجموع روایات وارده در این مورد، استفاده می‌شود تحقّق قوه‌ی ادراک در کودک اختصاص به سن معین ندارد، بلکه بستگی به اشخاص و استعداد و ادراک آن‌ها دارد، یعنی اشخاصی که از ادراک و استعداد بالاتری برخوردارند زودتر ممیّز می‌شوند و هم‌چنین موارد آن مختلف است. بنابراین مانند طلاق، عتق، وصیت، و صدقه که در مورد آن‌ها به درجه‌ی بالایی از فهم نیاز است، با رسیدن به سن ده سالگی و بالاتر، مرحله‌ی تمیز آغاز می‌گردد. ولی در مثل نماز که این‌گونه نیست، زیرا برای بعضی از افراد، صرف انجام آن کفایت می‌کند، از این‌رو رسیدن به سن هفت سالگی و حتّی کم‌تر از آن کافی است.
یکی از فقها در این‌باره می‌گوید: «اختلاف اخبار در بیان سن کودک که آن را برای انجام نماز مؤاخذه می‌نمایند، مبتنی بر ادراک بالا و قوّت معرفت و یا ضعف اوست».
به توضیحی روشن‌تر، قوه‌ی تشخیص کودک نسبت به اموری که در زندگانی اجتماعی با آن برخورد می‌کند، مختلف است. چنان‌که کودک سود و زیان و آثار و احکام بعضی از آن‌ها را در سن پایین‌تر درک می‌کند، مانند قبح بسیاری از اعمال کیفری از قبیل سرقت، قتل، جرح و ضرب، و امثال آن‌ها و بعضی امور دیگر را در سن بالاتر می‌فهمد، مانند عقود و ایقاعات. صغیر در سن پایین‌تر می‌تواند مقتضا و آثار بیع و هبه را که واگذاری مال با عوض و یا بدون عوض باشد، بفهمد، ولی در آن سن نمی‌تواند مقتضای نکاح و طلاق و آثار آن را متوجّه گردد. هم‌چنین قوّه‌ی تشخیص صغار در سن معین متفاوت است. ممکن است بعضی در سن معین، چیزی را تشخیص دهند و سود و زیان و آثار و احکام آن را بفهمند، ولی بعضی دیگر در همان سن آن را درک نکنند. بنابراین ممکن است کودک نسبت به امری ممیّز باشد و نسبت به امر دیگری غیرممیّز. یا کودک صغیری چیزی را تمیز دهد و دیگری در همان سن از تمیز آن محروم باشد.
به‌نظر می‌رسد دلیل اختلاف در روایات وارده و دیدگاه فقیهان همین مساله باشد، در نتیجه از نظر فقهی نمی‌توان سن معینی را برای تمیز کودک در نظر گرفت.

۵ - پانویس


 
۱. علامه حلی، حسن بن یوسف، تذکرة الفقها، ج۷، ص۱۱۰.    
۲. هندی اصفهانی، محمد بن حسن، کشف اللثام، ج۵، ص۱۴۹.    
۳. نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۴۱، ص۴۸۷.    
۴. علامه حلی، حسن بن یوسف، قواعد الاحکام، ج۱،ص ۳۹۰.    
۵. علامه حلی، حسن بن یوسف، المعتبر، ج۲، ص۷۴۸.    
۶. محقق حلی، جعفر بن حسن، المعتبر، ج۲، ص۷۴۷.    
۷. علامه حلی، حسن بن یوسف، تذکرة الفقها، ج۷، ص۱۱۰.    
۸. علامه حلی، حسن بن یوسف، تذکرة الفقها، ج۴، ص۲۷۶.    
۹. علامه حلی، حسن بن یوسف، تذکرة الفقها، ج۴، ص۳۳۵.    
۱۰. طرابلسی، قاضی ابن براج، المهذّب، ج۲، ص۲۸۸.    
۱۱. ابن حمزه، محمد بن علی، الوسیلة، ج۳، ص۲۳۱.    
۱۲. بحرانی، شیخ یوسف، الحدائق الناضرة، ج۱۳، ص۴۱۶.    
۱۳. علامه حلی، حسن بن یوسف، مختلف الشیعة، ج۷، ص۳۰۶.    
۱۴. خوانساری، سید احمد، جامع المدارک، ج۲، ص۲۲۹.    
۱۵. حسینی عمیدی، عمید‌الدین، کنز الفوائد، ج۲، ص۵۳۰.    
۱۶. ابن ادریس حلی، محمد بن منصور، السرائر، ج۲، ص۶۵۳.    
۱۷. حر عاملی، شیخ ابو‌جعفر، وسائل الشیعة، ج۴، ص۱۸-۱۹، باب ۳ من ابواب اعداد الفرائض، ح۲.    
۱۸. شیخ طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۲، ص۳۸۱، ح۶.    
۱۹. حر عاملی، شیخ ابو‌جعفر، وسائل الشیعة، ج۴، ص۱۸، باب ۳ من ابواب اعداد الفرائض، ح۱.    
۲۰. شیخ طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۲، ص۳۸۱، ح۷.    
۲۱. شیخ طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۲، ص۳۸۰، ح۱.    
۲۲. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول الکافی، ج۳، ص۴۰۹، ح۱.    
۲۳. شیخ طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۹، ص۱۸۲، ح۷.    
۲۴. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول الکافی، ج۷، ص۲۹، ح ۴.    
۲۵. حر عاملی، شیخ ابو‌جعفر، وسائل الشیعة، ج۲۲، ص۷۹، باب ۳۲من ابواب الطلاق، ح۷.    
۲۶. کاشف الغطاء، جعفر بن خضر، کشف الغطاء، ج۲، ص۲۰.    


۶ - منبع


انصاری، قدرت‌الله، احکام و حقوق کودکان در اسلام، ج۱، ص۶۲-۶۵، برگرفته از بخش «کودک ممیّز»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۵/۲۸.    






آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.